سید احمد، معروف به سید هندی فرزند دین علی شاه در بین سالهای 1240 تا 1250 ه . ق. از کشمیر راهی سفر عتبات عالیه می شود و در مدت اقامت در آنجا با شخصی از اهالی خمین به نام یوسف خان فرفهانی[1]
از اعیان توابع خمین، آشنا می شود.[2] پس از تعمیق این آشنایی، شخص یاد شده از سید احمد دعوت می کند که به خمین بیاید. ایشان نیز این دعوت را پذیرفته، در سال 1254 ه . ق. (1217 ه . ش.) به منظور ارشاد اهالی خمین به آن سامان می رود و در هفدهم رمضان سال 1257 ه . ق. (آبان 1220) با دختر محمدحسین بیگ که خواهر یوسف خان است، ازدواج می کند. سید احمد در اواخر سال 1285 تا 1286 ه . ق. درگذشت و پیکرش به کربلا منتقل شد و در آنجا دفن گردید.[3]
حاصل ازدواج سید احمد، سه دختر به نام های: سلطان خانم، صاحبه خانم و آغابانو خانم و یک پسر به نام سید مصطفی بود. تاریخ ولادت سید مصطفی 29 رجب 1278 ه . ق. (29 بهمن 1241 ه . ش.) می باشد. وی پس از فراگیری تحصیلات اولیه در مکتبخانه های خمین و فراگیری زبان عربی نزد آقا میرزا احمد، برای ادامه تحصیل ابتدا به اصفهان و سپس عازم نجف اشرف گردید. در نجف اشرف و سامرا که عهد میرزای شیرازی بود، تحصیلات خود را دنبال کرد و در زمرۀ علما و مجتهدین عصر خود قرار گرفت.[4]
سید مصطفی تا سال 1312 ه . ق. (1273 ه . ش.) در نجف توقف نمود و در این سال به خمین بازگشت. زعامت میرزای شیرازی، تأثیر زیادی در افکار و اندیشه های وی برجای گذاشته بود؛ بنابراین پس از بازگشت به خمین، زعامت و رهبری مردم منطقۀ خمین را بر عهده گرفت و ضمن هدایت معنوی، مذهبی و دینی مردم، با ظلم و ستم خوانین و متنفذین محلی بر مردم آن منطقه، به مقابله و مبارزه پرداخت.[5] آقا مصطفی اجازۀ اجتهاد داشت و ملقب به فخرالمجتهدین بود.[6]
سید مصطفی، قبل از رفتن به نجف با هاجر آغا خانم، دختر میرزا احمد مجتهد ازدواج کرده بود و در سفر به نجف، همسرش نیز همراه او بود. حاصل این ازدواج سه دختر و سه پسر به نامهای مولودآغا، فاطمه، سیدمرتضی، سیدنورالدین، آغازاده خانم، و سیدروح الله بود.[7]
خاندان امام خمینی در طول حیات آقا مصطفی، به جایگاه و منزلت بالایی در خمین دست یافت. ایشان با سعی در جلوگیری از تعدیّات و مظالم خوانین و مأموران دولتی نسبت به مردم در عمل مقابل آنها قرار گرفت و آنها، سید مصطفی را سدّ راه خود برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود دیدند. یکبار در جریان برخورد و ایستادگی در مقابل یکی از خوانین با نفوذ و قدرتمند خمین به نام حشمت الدوله[8]، توسط وی زندانی شد و مدتی بعد آزاد گردید. بالأخره در سال 1320 ه . ق. (1281 ه . ش.) که تعدیّات خوانین بر مردم فزونی یافته بود، سید مصطفی تصمیم گرفت که این وضعیت را به اطلاع والی عراق (اراک کنونی) که شخصی به نام عضدالسلطان بود، برساند. شایان ذکر است که در این زمان، نایب الحکومۀ خمین زیر فرمان والی اراک بود. جعفرقلی خان و میرزاقلی سلطان که بیش از سایر خوانین از پیامدهای این گزارش بیمناک بودند، درصدد برآمدند که آقا مصطفی را از جلوی راهشان بردارند؛ بنابراین آن دو در میانۀ راه خمین به عراق (اراک) به آقا مصطفی حمله کرده، با شلیک گلوله ای بر قلب وی، ایشان را به شهادت رساندند.[9]
این رویداد در تاریخ دوازدهم ذیقعده 1320 ه . ق. (21 بهمن 1281) اتفاق افتاد.[10] پیکر آقا مصطفی ابتدا به اراک منتقل شد و در سرقبرآقا به امانت گذاشته شد و سپس به نجف اشرف انتقال یافت و در آنجا دفن گردید.[11]
جریان قتل آقا مصطفی را فرزندان ایشان پیگیری کردند و در نهایت موجب دستگیری و قصاص قاتلان وی در چهارم ربیع الاول 1323 ه . ق. (28 بهمن 1284)، در میدان بهارستان تهران شد.[12]
.1فرفهان روستایی در دو کیلومتری شمال خمین است.
.2ستوده، امیررضا (به کوشش)؛ پا به پای آفتاب: گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی؛ ج 1، ص 17 ؛ مرادی نیا، محمدجواد (به کوشش)؛ خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 12.
.3خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 12ـ13.
.4روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج 1، ص 36.
.5نگرشی اجمالی بر زندگی امام خمینی»؛ پیام انقلاب؛ ش 81 (13 فروردین 1362)، ص 56.
.6پا به پای آفتاب؛ ج 1، ص 20 ؛ خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 15.
.7مرادی نیا، محمدجواد؛ خمین در گذر تاریخ؛ ص 235 ؛ خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 17ـ18 ؛ روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج 1، ص 37.
.8شاهزاده عبدالله میرزا معروف به حشمت الدوله از سوی ناصرالدین شاه فرمان حکومت کمره را داشت. به دهات اطراف خمین که شامل چهار بخش بود، مجموعاً کمره می گفتند.
.9مرادی نیا، محمدجواد؛ خمین در گذر تاریخ؛ ص 240ـ247 ؛ روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج 1، ص 36 ؛ رجبی، محمدحسن؛ زندگینامه سیاسی امام خمینی؛ ج 1، ص 96ـ97.
.10خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 23.
.11رجبی، محمدحسن؛ زندگینامه سیاسی امام خمینی؛ ج 1، ص 97 ؛ خاطرات آیت الله پسندیده؛ ص 25.
.12پا به پای آفتاب؛ ج 1، ص 21ـ23؛ برای آگاهی بیشتر به جزئیات موضوع رک: کرمانی، مجدالاسلام؛ «روح تدین و جوهر تمدن»، روزنامه ادب؛ ش 146 (10 ربیع الاول 1323 ق )
منبع:پرتال امام خمینی ره