طلبه شهیده صدیقه السادات موسویان نجف آبادی

شناسه محتوا : 37055

1401/05/08

تعداد بازدید : 124

طلبه شهیده صدیقه السادات موسویان نجف آبادی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

طلبه شهیده صدیقه السادات موسویان نجف آبادی
نام پدر: سید احمد
محل تولد: اصفهان-ایران
جنسیت: زن
تاریخ ولادت: 1318/02/24
تاریخ شهادت: 1366/05/09
سن شهادت: 48
مذهب: شیعه
تحصیلات حوزوی: سطح 2
تحصیلات آکادمیک: ابتدایی
عضویت: مبلغ
آخرین مسئولیت: متفرقه
عنوان و محل عملیات:
عنوان شهادت: مکه و منا-دوران دفاع مقدس
عامل شهادت: ضرب و شتم توسط سعودی ها
محل شهادت: مکه معظمه-عربستان
محل دفن: گلزارشهدا-نجف آباد-ایران

دفتر حیات ایشان، سال 1318ش در نجف‌آباد اصفهان تورق زده شد. سه ساله بود که مادرش را از دست داد و تحت تکفل پدر و مادربزرگش رشد کرد. پدرش تاجر با ایمانی بود و تفکرات مذهبی‌اش اجازه نداد دخترش صدیقه‌ سادات ششم ابتدایی‌اش را در زمان کشف حجاب رضاخانی ادامه دهد.

از آن پس‌ به سراغ فراگیری دروس حوزوی و قرآنی رفت و قریب 20 سال در حوزه علمیه خواهران فاطمیه از محضر اساتید به‌خصوص بانوی مجتهده امین اصفهانی(ره) به کسب دانش و تقوا پرداخت و یکی از نیرومندترین زنانی بود که با وجود خفقان و سختگیری های ساواک در دوران قبل از انقلاب جلسات قرآن، احکام، دعا و مراسمات احیاء در شبهای ماه مبارک رمضان در منزلشان ترک نمی شد.

همسرش، حاج احمد معین، فردی انقلابی و مؤمن بود و منزل و اموال و فرزندانش را در مسیر مبارزه با رژیم ظالم پهلوی قرار داده بود.

خانم موسویان در چنین فضای خانوادگی به برپایی جلسات قرآن و احکام همت گماشت و جهت ارتقای بینش دینی و انقلابی زنان جامعه گام‌های مؤثری برداشت. قبل‌ از انقلاب به همراه همسر فداکارش به روستاها می‌رفتند و ضمن سخنرانی و بیان احکام، به پای صحبت روستائیان و شنیدن مشکلات آنان می‌نشستند. در رفع کمبودهای معیشتی اهالی روستا دریغ نمی‌کرد، تا جایی که اموال موروثی‌اش را به فروش رساند و در عمران و آبادی روستا مصرف نمود.

او تربیت‌کننده فرزندانی بود که پابه‌پای پدر و مادر در ارتقای فرهنگ دینی جامعه و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی فعالیت می‌کردند. در جلسات مذهبی که در منزلشان برگزار می‌شد، روحانیون مردم را به مبارزه با رژیم دعوت می‌کردند. پسرانش در چاپ و نشر اعلامیه‌های امام شرکت فعال داشتند. یکی از پسران شهیدش برای ارشاد زنان جامعه، پارچه مشکی می‌خرید و او با دوختن چادر، آن‌ها را به زنان هدیه می‌داد.

خانم موسویان در ایام جنگ تحمیلی هم، برای جمع‌آوری کمک به رزمندگان اسلام، پرتلاش بود و اوج این خدمت، تقدیم دو پسر شهیدش آقا مرتضی 24 ساله و آقا مصطفی 17 ساله بود، که به فاصله حدود دو ماه به درجه رفیع شهادت رسیدند و تعجبی هم نداشت، چون از خودگذشتگی و ایثار در چنین خانواده ای یک چیز تعریف شده بود.

ام الشهدا:

شهیده موسویان مادر شهیدان مرتضی و مصطفی معین هستند. ایشان پنج فرزند پسر داشتند که مرتضی دومین فرزند خانواده و فرمانده زرهی تیپ نجف اشرف بود که در عملیات بیت المقدس در سال 61 در اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش به درجه رفیع شهادت رسید.

مصطفی چهارمین فرزند خانواده و موقع شهادت مرتضی سال دوم دبیرستان بود که به حسب وظیفه و مسئولیت، دوری برادر را طاقت نیاورد و در خردادماه هنوز امتحاناتش نشده بود، در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت.

خصوصیات اخلاقی:

1ـ اسوه همسرداری

به گفته برادر ایشان سید محسن، یکی از خصوصیات بارز ایشان خوب شوهرداریشان بود که در بین همگان زبانزد بود و همه زنان فامیل از ایشان الگو می‌گرفتند. زمانی که موقع رسیدن همسرشان به خانه می شد ایشان می آمدند و در دالان خانه منتظر ورود همسرشان می شدند تا در خانه را باز کنند و از ایشان استقبال نمایند...

هنوز که هنوز است بعد از گذشت سال ها حاج احمد شب و روز در فراق همسرش اشک می ریزد و ناآرامی می‌کند. این زن و شوهر آن‌قدر به هم وابسته بودند که قبل از رفتن به آخرین سفر مکه با یکدیگر عقد اخوت بستند و قرار گذاشتند هر کس از آنها زودتر از دنیا رفت دم بهشت بایستد تا دیگری به او ملحق شود و تا دیگری نیامده قدم داخل بهشت نگذارد و حاج احمد می گوید: هنوز انتظار می کشم تا او دست مرا بگیرد.

2 ـ تربیت فرزندان

خانم موسویان به تربیت بچه ها اهمیت می داد، اگر کلام ناربطی از دهان بچه ها بیرون می آمد فقط یک کلمه می‌گفت: حلالتان نمی کنم و ار دستتان راضی نیستم. محمد می گوید: من به پای ننه می افتادم و دست و پای او را می بوسیدم و می گفتم: تو را به خدا من را حلال کن و ننه من را بلند می کرد و می گفت: بسه، کوتاه بیا، من راضیم خدا هدایتت کنه و این برای بچه های فامیل درس شده بود.

3 ـ اعتدال در کارها

خانم موسویان اعتقاد داشتند که در همه چیز باید حد اعتدال را نگه داشت هم در مجلس شادی و هم در مجلس عزا و معتقد بودند اگر مجلس، مجلس شادی است باید شادی را به همه هدیه کنید، حتی در مجلس عروسی خواهر خودش با یک مانتوی سورمه ای ساده و پوشیده حاضر شدند و ایشان در همه مجالی شرکت می کردند و می گفتند اگر مجلس، مجلس شادی و وصال است در حد اعتدال خودش با پوشش مناسب شرکت کنید.

4 ـ دست بخشنده

تنها ارثیه پدری ایشان یک باب مغازه بود و ایشان در زمانی که ایام ماه مبارک رمضان به تبلیغ می رفتند و مسائل احکام را به بانوان آموزش می دادند. یکی از زنان به ایشان گفته بود(ما یک حمام بیشتر نداریم و همه اهالی مجبوریم از آن استفاده کنیم و از این بابت دچار مشکلات زیادی می شویم، به نظر شما چه کار کنیم؟) ایشان بلافاصله به همسرش حاج احمد گفت: دکان را به هر قیمتی می خرند بفروش و با پول آن برای مردم محل حمام بساز و بالاخره با فروش مغازه و کمک عده ای از افراد، 4 دستگاه حمام برای استفاده بانوان ساختند.

هر موقع دختری را می خواستند شوهر دهند ایشان در تهیه جهیزیه پیشقدم بود.

صبوری، ایثار، صفای درونی، شجاعت، تقید به شرعیات، انفاق و ... از دیگر صفات بارز این شهیده والامقام بود.

شهادت:

سرانجام این بانوی گرانقدر که به عنوان روحانی خواهر به کاروان حج اعزام شده بود، جهت شرکت در فریضه برائت از مشرکین در تاریخ نهم مرداد سال 1366 در اثر ضرب و شتم عمال دست نشانده صهیونیست و وهابیون سعودی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پیکر این بانوی بزرگوار بعد از 3 روز پیدا و به ایران منتقل گرید و در جنت الشهدای نجف اباد به خاک سپرده شد.