عنوان: کتابها و آثار علمی امام خمینی (ره)
نویسنده: رضا استادی
تاریخ: ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
کلید واژه(ها): آثار علمی امام, شرح دعای سحر, کتابها
متن:
تا کنون در مورد آثار قلمی و تالیفات حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - مطالب زیادی گفته یا نوشته شده است; اما تا آنجا که بنده اطلاع دارم هنوز فهرستبالنسبه کامل آثار ایشان منتشر نشده است از این رو به فکر افتادم مقالهای در این زمینه تنظیم نمایم و امید است نقاط ضعف آن قابل چشم پوشی باشد.
پیش از ورود در اصل موضوع چند مطلب را یادآور میشوم:
مطلب اول:
حضرت امام خمینی (س) در سال 1340 ق. وارد قم شدند و تا سال 1355 ق. یعنی سال رحلت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (ره) از محضر درس اساتیدی بزرگ استفاده کردند برخی از اساتید ایشان عبارتند از:
1- حاج میرزا جواد ملکی تبریزی، مولف کتاب "اسرار الصلاه" و غیره متوفای 1343ق.
2- آقا میرزا سیدعلی یثربی کاشانی که از سال 1341 ق. تا 1347 ق. در قم بودند.
3- حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، صاحب "شرح دعای سحر" که از سال 1341 ق. تا 1349 ق. در قم بودند. (1)
4- آقا شیخ محمدرضا مسجد شاهی، صاحب "وقایه الاذهان" که در سالهای 1344- 1346 ق. در قم بودند.
5- آقا میرزا محمدعلی شاه آبادی، صاحب "رشحات البحار" که در سالهای 1347-1354 ق. در قم بودند و امام خمینی در تمام این هفتسال از ایشان استفاده میکرده است.
6- حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم و صاحب کتاب "دررالفوائد" که امام خمینی از حدود سال 1345 تا 1355 ق. از درس فقه و اصول ایشان بهره میبردهاند.
مطلب دوم:
تالیفات امام خمینی (س) در موضوعات دهگانه زیر است:
1- عرفان: در این رشته کتابهای متعددی نوشتهاند که تاریخ تالیف آنها از 1347 تا 1355 ق. میباشد.
2- اخلاق: در این موضوع نیز کتابهای متعددی به زبان فارسی نگاشتهاند که تاریخ تالیف آنها، میان سالهای 1355-1360 ق. میباشد و گویا این همان زمانی است که درس اخلاق میفرمودهاند.
3- فلسفه: در این رشته گویا حاشیه "اسفار" داشته باشند که چندی پیش یکی از فضلای قم حاشیهای از ایشان در مجله کیهان اندیشه (شمارههای 11و18) نقل کرده بود.
4- فقه استدلالی: در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند; یعنی حدود سال 1397ق.
5- اصول فقه: در این زمینه هم رسالههای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود 1371 ق. میباشد.
6- رجال: در این موضوع بحثی دارند که در کتاب "الطهاره" درج شده است.
7- رساله عملیه: رسالهها و حاشیههای حضرت امام که برای مقلدان نوشتهاند غیر از تحریرالوسیله که پیش از سال 1380ق. تالیف شده است.
8- حکومت: در این موضوع رساله ولایت فقیه و مجموعه گفتارها و نوشتههای پس از پیروزی انقلاب را باید نام برد.
9- امامت و روحانیت: کتاب "کشف الاسرار" که حدود سال 1363ق. تالیف شده است، در این زمینه میباشد.
10- شعر: مجموعه اشعار حضرت امام خمینی (س) که دیوانی را تشکیل میدهد.
مطلب سوم:
اینکه گفته میشود حضرت امام تا پیش از رحلت آیتالله العظمی بروجردی یعنی سال 1380 ق. بین عامه مردم شهرتی نداشتند و پس از وفات آن مرحوم و شروع نهضت روحانیت و 15 خرداد 1342 ش. مردم کم کم با آن بزرگوار و شخصیت عظیم و آشنا شدند، مطلب صحیحی است; اما به این معنا نیست که امام خمینی پیش از سال 1342 به طور کلی گمنام و ناشناخته بودهاند، بلکه علاوه بر حوزه علمیه قم، بسیاری از علمای بلاد و حوزههای علمیه با ایشان و مقامات علمی و معنوی ایشان در کتابهای متعددی که پیش از شروع نهضت منتشر یا تالیف شده، کم و پیش بیان گردیده بود که از باب نمونه، کتابهای زیر را نام میبریم:
1- نقباء البشر، تالیف مرحوم علامه بزرگوار حاج آقا بزرگ تهرانی.
2- الذریعه الی تصانیف الشیعه، تالیف همان مرحوم.
3- فهرست کتب چاپ فارسی، تالیف مرحوم خان بابا مشار.
4- فهرست کتب چاپی عربی، تالیف همان مرحوم.
5- فهرست مولفین کتب چاپی، تالیف همان مرحوم.
6- آثار الحجه که در سال 1373 ق. تالیف شده است.
7- رجال قم، تالیف سیدمحمد مقدس زاده که در سال 1335 ش. چاپ شده است.
8- آیینهدانشوران کهدر سالهای 1351 تا 1353ق. تالیف و در سال 1353ق. منتشر شده است.
در این کتاب اخیر، درباره امام خمینی (س) : در آن تاریخ که سی و دو سال داشتهاند چنین مینویسد:
آقا سیدروح الله از فضلا و دانشمندانی هستند که در خدمت آقای شاه آبادی درس خوانده و سالها از محضر عرفان و اخلاق آن جناب، بهره بردهاند.
من شرح حال ایشان را همان طور که خودشان مرقوم فرموداند به اندکی تصرف یادداشت میکنم:
آقا سیدروح الله آخرین فرزند آقا سیدمصطفی هندی است که ریاست علمیه قصبه خمین و حدود آن را دارا بوده و در سال 1321 ق. به دستیکی از خانهای آن قصبه مقتول گشته. جد ایشان آقا سیداحمد معروف به سیدهندی است که از هندوستان به ایران آمده و در خمین، قصبهای در 25 فرسخی قم متوطن شده.
صاحب ترجمه سال 1320 تولد یافته و تا سال 1349 که سن ایشان به نوزده رسیده بود، از مسقط الراس خارج نشده و چون وسیله تحصیل در آنجا فراهم نبوده، جز قسمت فارسی و پارهای از علوم ادبی بیش نیاموخته. در همان سال به سلطان آباد عراق (اراک) رفته و در آنجا به درس خواندن پرداخته و پس از هجرت آیتالله حائری به قم، ایشان نیز به حوزه علمیه آمده و وقتخویش را بیشتر به تعلیم و تعلم کتب صدرالمتالهین گذارده و اکنون چند سال است در محضر آقامیرزا محمدعلی شاه آبادی اشتغال به عرفان دارند و هم از حوزه درس آیت اللهی - آیهالله حائری - بهرهمند میشوند.
از نوشتههای ایشان است، شرح بر دعای ماثور سحرهای ماه رمضان که در سال 1347 ق. اتمام یافته، دیگر رساله "مصباح الهدایه فی حقیقه الخلافه".
دیگر تعلیقاتی استبر رساله قاضی سعید قمی که از عرفان امامیه به شمار میرود و این در شرح حدیث "راس الجالوب" است، در شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن 1348 ق. میباشد، دیگر حواشی بر شرح فصوص الحکم قیصری است که ناتمام است.
مولف کتاب آیینه دانشوران مرحوم حاج سیدریحان الله یزدی در سال 1378 ق. یا دو سه سال پس از آن در چاپ دوم این اثر، در تکمیل نوشته قبل مینویسد: از متخصصین علوم فلسفه و عرفان علاقه مندان به مطالعه کتب صدرالمتالهین در حوزه علمیه قم در روزگار تالیف این کتاب (آیینه دانشوران) دانشمندان عالیمقام آقای حاج آقا روحالله خمینی بودند به طوری که چکامههای دلنواز عارفانه آن جناب نیز ورد زبان ما دانشجویان بود. از آن جمله غزل شیرینی بود که هنوز مطلعش را فراموش نکردهام:
"من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش دل از وطن بریدم و از خاندان خویش"
ولی اکنون که قریب سی سال از آن روزگار میگذرد، شهرت فقاهتحضرت معظم له عالمگیر شده و از جمله آیات الله و مراجع تقلید شیعه به شمار میآیند.
"تالیفات عرفانی و فلسفی و اخلاقی"
1- شرح دعای سحر (عربی)
دعایی است که با این جمله آغاز میشود: "اللهم انی اسالک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی. اللهم انی اسالک ببهائک کله. "
از امام رضا (ع) نقل شده است که امام باقر (ع) این دعا را در سحرهای ماه مبارک رمضان میخواندند. این دعا شرحهای متعددی دارد، یکی از آنها همین شرح امام خمینی است که در سال 1347 ق. یعنی در 27 سالگی تالیف کردهاند.
این کتاب از کتابهای عرفانی حضرت امام امت است و مانند تالیف دیگر ایشان "مصباح الهدایه"، فقط کسانی که با فلسفه و عرفان آشنایی کامل داشته باشند میتوانند از آن استفاده کنند.
سال تالیف این کتاب مصادف استبا سال ورود مرحوم شاه آبادی به قم و در این کتاب دو جا از ایشان یاد و مطلبی نقل میکنند. تالیف این کتاب در سال اول تلمذ نزد مرحوم آقای شاه آبادی، این نکته را روشن میکند که حضرت امام خمینی همان طور که خودشان در اولین برخورد و ملاقات با آقای شاه آبادی فرمودهاند، فلسفه را قبلا خواند بودند و در عرفان نیز کار کرده و استاد دیده بودند.
شاهد این مطلب این است که یک جای همین کتاب فرمودهاند:
"سمعت من احدالمشایخ من ارباب المعرفه رضوان الله علیه" و در جای سوم فرمودهاند: " "اتفق الحضور فی محضر احد العلماء الکرام دام ظله"
که این تعبیر مربوط به آقای شاه آبادی نیست چون همیشه از ایشان با عبارت " شیخنا" یاد میکنند. در هر حال در این کتاب از اسرارالصلاه حاج میرزا جواد ملکی و تعلیقه آقا محمدرضا قمشهای بر شرح فصوص قیصری و شرح اسماء حاجی سبزواری و فتوحات محیی الدین و تاویلات عبدالرزاق کاشی و شرح قیصری بر فصوص و شرح مفتاحالغیب فناری و قبسات میرداماد و اسفار ملاصدرا و برخی کتب فیض و نیز کتاب الهیئه والاسلام مرحوم سید هبهالله شهرستانی یاد و مطلب نقل میکند که این آخری گواه این است که امام خمینی کتابهای جدید را هم میخواندند.
این کتاب که به زبان عربی استبا ترجمه فارسی آن پس از پیروزی انقلاب چاپ شده است. (2)
2- مصباح الهدایه ال الخلافه والولایه (عربی)
این کتاب در بیان حقیقت محمدیه و ولایت علویه است که با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب چاپ شده است. تالیف این کتاب در سال 1349 به پایان رسیده و مانند شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند قابل استفاده است و خود حضرت امام - رضوانالله تعالی علیه - در پایان رساله فرمودهاند:
"خاتمه و وصیه: ایاک ایها الصدیق الروحانی ثم ایاک . . . ان تکشف هذه الاسرار لغیراهلها . . . و ایاک ان تنظر نظرالفهم فی هذه الاوراق الا بعدالفحص الکامل عن کلمات المتالهین من اهل الذوق و تعلم المعارف عنداهلمها من المشایخ العظام والعرفاء الکرام والافمجرد الرجوع الی مثل هذه المعارف لایزید الا خسرانا ولا ینتج الا حرمانا. " امام خمینی - رضوان الله علیه - در کتابهای دیگر خود مانند " سرالصلاه" و "تعلیقه بر شرح نصوص" به این کتاب ارجاع میدهند و میگویند در آن کتاب این مطلب را تحقیق کردهایم. در این کتاب از "شرح توحید صدوق" قاضی سعید قمی و نیز " البوارق الملکوتیه" او و "مفتاح الغیب" قونوی و "شرح نصوص" قیصری و "شرح قصیده" ابن فارض عبدالرزاق کاشی و "تعلیقه بر شرح نصوص" قیصری و نیز رساله در تحقیق " اسفار اربعه" هر دو از آقا محمدرضا قمشهای مطالبی نقل میشود و مورد انتقاد قرار میگیرد. و همچنین از محیی الدین احیانا مطلبی نقل میکنند و از استادشان آقای شاه آبادی، چند جا با تجلیل فراوان یاد و مطالبی نقل مینماید.
3- لقاء الله (فارسی)
مقالهای است در این موضوع به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادشان مرحوم آقای شاه آبادی یاد میکنند. این مقاله یا رساله در پایان کتاب لقاءالله مرحوم حاج میزا جواد ملکی چاپ شده است.
4- سر الصلاه، صلاه العارفین یا معراج السالکین (فارسی)
این کتاب برای خواص از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن سال 1358 ق. است و تا حال دوبار چاپ شده است که بار اول مستقل و بار دیگر در یادنامه شهید مطهری - رحمه الله علیه - چاپ شده است.
در این کتاب از اسرارالصلاه شهید ثانی و مرحوم آقای شاه آبادی یاد میشود و نیز به شرح اربعین خود ارجاع میدهند که معلوم میشود شرح اربعین را پیش از سرالصلاه نوشتهاند یا هنگام نوشتن سرالصلاه آن کتاب هم در دست تالیف بوده است. در صفحه 67 چاپ اول آن میخوانیم:
"فرضا که از عرفا کسی را نمیشناسی، از علمای بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را که پیش همه، علمای مسلمند پیروی کن; مثل جناب عارف بالله و مجاهد فی سبیلالله مولانا سیدابن طاووس - رضی الله عنه - و مثل مولانا عارف بالله سالک الی الله شیخ جلیل بهائی - قدس سره - و شیخ ارباب معرفت مولانا محمدتقی مجلسی - رضوان الله علیه - و شیخ محدثین فرزند بزرگوار او مولانا مجلسی - رحمهالله - و کتاب "شرح فقیه" مولانا مجلسی اول که یکی از کتابهای نفیس جلیل القدر است و فارسی است مطالعه نما و اگر نفهمیدی از اهلش سوال کن و در آن کنزهایی معرفت است و همین طور کتب عزیزه شیخان نراقیان (ملامهدی نراقی و ملااحمد نراقی) و از علمای معاصر کتب شیخ جلیلالقدر عارف بالله حاج میرزا جواد تبریزی - قدس سره - را مطالعه کنید.
5- تعلیقه علی شرح فصوص الحکم (عربی)
فصوص الحکم تالیف محیی الدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی شرح فصوص را در هفتسالی که از محضر مرحوم آقای شاه آبادی استفاده میکردند، نزد ایشان خوانده و تاریخ تالیف این تعلیقه هم همان سالهاست. در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع میدهند و از مرحوم آقای شاه آبادی نیز یاد میکنند. کتاب شرح فصوص 495 صفحه است که تعلیقه امام تا صفحه 396 آن است.
این تعلیقه را حضرت امام خمینی در حواشی نسخه چاپی شرح فصوص نوشته بودند و ظاهرا به دست عمال شاه مخلوع، جزو کتابهای غارت شده ایشان، غارت شده بود، ولی خوشبختانه پس از انقلاب در همدان پیدا و به بیتحضرت امام تحویل داده شد و به صورت زیبایی چاپ گشت. این تعلیقه برای کسانی که شرح فصوص را نزد استاد میخوانند، مفید است.
6- تعلیقه علی مصباح الانس (عربی)
مفتاح غیب الجمع والوجود تالیف صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تالیف محمدبن حمزه بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است. امام خمینی مصباح الانس را تا صفحه 44 از سال 1350 تا 1354ق. نزد مرحوم آقای شاه آبادی خوانده است. در صفحه اول کتاب مرقوم داشتهاند:
"قد شرعنا قرائه هذا الکتاب الشریف لدی الشیخ العارف الکامل استاذنا فی المعارف الالهیه حضره المیرزا محمدعلی شاه آبادی الاصفهانی دام ظله فی شهر رمضان المبارک سنه 1350ق. "
و در صفحه 44 نوشته اند:
"الی هنا قرات الکتاب عند شیخنا العارف الکامل الشاهآبادی روحی فداه و قداتفق انتقاله الی طهران مضرت محروما من فیضه دام ظله" امام خمینی - رضوان الله علیه - این تعلیقه را ظاهرا در همان زمان که مصباح الانس را نزد مرحوم آقای شاه آبادی میخواندند، نوشتهاند و پس از رفتن ایشان به تهران تعلیقه را ادامه دادهاند تا صفحه 132 مصباحالانس، و تاریخ پایان تالیف 1355 در قصبه خمین است. (مصباح الانس دارای 343 صفحه است) .
این تعلیقه به صورت زیبایی به ضمیمه تعلیقه بر شرح فصوص در سال 1406 چاپ شده است.
7- تعلیقه علی شرح حدیث راس الجالوت (عربی)
قاضی سعید محمدبن محمد مفید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تالیفات فراوانی دارد که یکی از آنها شرح حدیث راس الجالوت است که در ذریعه حاج آقا بزرگ در حرف "شین" یاد شده و متاسفانه نویسنده، این رساله را هنوز زیارت نکرده است. گویا مقصود از حدیث راس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا (ع) با اصحاب ادیان مختلفه است که قسمتی از آن احتجاج با راس الجالوت یهودی است. حدیث در توحید و نیز عیون اخبارالرضا شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحارالانوار و جلد دوم مسندالرضا نقل شده.
امام خمینی - رضوانالله علیه - تعلیقهای بر این رساله قاضی سعید نوشتهاند که در جلد 26 ذریعه صفحه 285 چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چاپ نرسیده است.
8- شرح حدیث راس الجالوت (عربی)
امام خمینی علاوه بر تعلیقهای که یاد شد مستقلا شرحی بر این حدیث نوشتهاند که تاریخ تالیف آن بنا بر آنچه در کتاب آیینه دانشوران آمده است، 1348 میباشد و این رساله هم متاسفانه هنوز چاپ نشده است.
9- شرح حدیث راس الجالوت (عربی)
مرحوم سیدریحان الله یزدی در آیینه دانشوران مینویسد:
از نوشتههای ایشان است تعلیقاتی بر رساله قاضی سعید قمی در شرح حدیث راس الجالوت، با دو شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن، 1348 میباشد. بنابراین امام خمینی دو شرح بر این حدیث نوشتهاند.
10- تفسیر سوره حمد (فارسی)
تفسیری است عرفانی بر سوره حمد که امام خمینی در سالهای اول پیروزی انقلاب در پنج جلسه بیان فرمودند و مکرر چاپ شده است. امام خمینی در کتاب سرالصلاه، سوره حمد و توحید را به طور مختصر با اشاراتی عرفانی تفسیر کردهاند. به صفحات 139 تا 151 چاپ 1360 شمسی مراجعه شود. و نیز در کتاب "آداب الصلاه" سوره حمد و توحید و اناانزلناه را به گونهای مفصلتر تفسیر کردهاند.
البته در این کتاب اخیر میخواستهاند مطالبش برای همگان مفید باشد; اما به فرموده خودشان در تفسیر سوره قدر، مطالبی فرمودهاند که فقط خواص میتوانند از آن استفاده کنند. به صفحه 152 تا 243 آداب الصلاه مراجعه شود. در صفحه 243 فرمودهاند:
"با آنکه بنای نویسنده در این رساله آن بود که از مطالب عرفانی غیرمانوس با نوع، خودداری کنم و فقط به آداب قلبیه صلاه اکتفا کنم، اینک میبینم که قلم طغیان نموده و در خصوص تفسیر سوره شریفه، بیشتر از موضع قرارداد خود، تجاوز نمودم، چارهای جز آن نیست که اکنون از برادران ایمانی و دوستان روحانی معذرت خواهی کنم. "
بنابراین تفسیر سوره از قرآن مجید را به سبک تفسیر عرفانی از امام خمینی (س) در دست داریم. البته یک جلسه هم حضرت امام راجع به سوره علق مطالبی بیان فرمودند که این سخنرانی هم به عنوان تفسیر سوره علق به ضمیمه تفسیر سوره حمد به چاپ رسیده است.
11- الحاشیه علی الاسفار (عربی)
امام خمینی - رضوان الله علیه - از مدرسین اسفار ملاصدرا بوده و گویا حواشی بر این کتاب داشته باشند; زیرا یکی از فضلای حوزه علمیه قم حاشیهای از ایشان در مجله کیهان اندیشه نقل کردند به این شرح:
صدرالمتالهین در اسفار جلد ششم صفحه دو ماهه درباره حدیث "ماترددت فی شئ انا فاعله کترددی فی قبض روح عبدی المومن" میگوید: فما معنی التردد المنسوب الیه؟ والذی سخ الهذا الراقم المسکین . . . حضرت امام خمینی در حاشیه اسفار به کلام ملاصدرا اشکال نموده و فرموداند: آنچه ملاصدرا ذکر کرده، علاوه بر آنکه فی نفسه از معنای حدیث دور است، ملائمت و تناسبی هم با ذیل حدیث ندارد و سپس حضرت امام مطلب را ادامه دادهاند.
به کیهان اندیشه شماره یازده و هجده مقاله مفهوم تردد در احادیث مراجعه شود. نویسنده غیر از این حاشیه در فلسفه از حضرت امام تالیفی سراغ ندارد والله العالم.
12- آداب الصلاه (فارسی)
این کتاب را پس از "سرالصلاه" نوشتهاند و در آغاز آن فرمودهاند:
ایامی چند پیش از این رسالهای فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار الصلاه در آن گنجانیدم و چون آن را با حال عامه تناسبی نیست در نظر گرفتم که سطری از آداب قلبیه این معراج روحانی را در سلک تحریر در آورم شاید برادران ایمانی را از آن تذکری و قلب قاسی خود را تاثری حاصل آید.
در این کتاب، تفسیر سورههای حمد و توحید و قدر به گونهای عرفانی و نسبتا مفصل آمده است. امام خمینی - رضوانالله علیه - در این تالیف به تعلیقه فصوص و مصباحالهدایه خود ارجاع داده و از مرحوم آقای شاه آبادی یاد و مطلب نقل میکنند و ضمنا یک جا کتاب سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم را یاد و میگویند: انتساب این کتاب به آن حضرت مورد تردید است.
کتاب آداب الصلاه با تصرفاتی توسط حضرت آقای فهری در دو جلد چاپ شده است. ضمن تشکر از سعی ایشان در نشر آثار امام، لازم بود این کتاب به طور کامل و بدون هیچگونه تصرفی مستقلا چاپ و منتشر شود که اخیرا اینکار انجام شده است.
13- مبارزه با نفس جهاد اکبر (فارسی)
رسالهای است اخلاقی، در موضوع "جهاد با نفس" که تقریر سخنرانیهای حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلا است. این رساله بارها چاپ شده است.
14- شرح حدیث جنود عقل و جهل (فارسی)
در کتاب شریف اصول کافی حدیثی در بیان لشگریان عقل و جهل از امام صادق (ع) نقل شده که شامل هفتاد و چند عنوان است.
امام خمینی - رضوان الله علیه - این حدیث را به زبان فارسی شرح کردهاند ولی تا عنوان 25 آن را بیشتر ننوشته و موفق به تکمیل آن نشدهاند. این کتاب از بهترین کتابهای اخلاق و تربیت و سلوک است و به نام اخلاق اسلامی، به نام شخص دیگری در سه جلد چاپ شده است و داستانش از این قرار است: "مرحوم شهید شیخ غلامحسین حقانی، دوست چندین ساله حقیر میگفتیکی از اشخاصی که قبل از انقلاب مورد عنایت و لطف حضرت امام بود به نجف مشرف شد. حضرت امام کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل را برای انتشار به ایشان مرحمت کردند. او از ترس دستگاه جبار شاهنشاهی، کتاب را با دخل و تصرفهایی به نام خود در سه جلد چاپ کرد، البته تا اواسط جلد دوم از امام، و بقیه از خود آن شخص است.
آن شخص در اثر انحراف سر از جهنم نفاق در آورد و کتاب هم چون به نام او بود، از دایره انتشارات حزباللهیها خارج شد.
امید است نسخه اصلی این کتاب پر ارج پیدا شود تا بدون هیچ دخل و تصرف به صورت اصلی خود چاپ و مورد استفاده محافل علمی و بخصوص حوزههای درس اخلاق حوزه علمیه قم و سایر حوزهها قرار گیرد.
15- اربعین - شرح اربعین (فارسی)
شرح چهل حدیث است که سی و سه حدیث آن اخلاقی و هفتحدیث دیگر اعتقادی است. در آغاز آن فرمودهاند:
این بنده بی بضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث میکردم که چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که در کتب معتبره اصحاب و علما (ره) ثبت است، جمعآوری کرده و هر یک را به مناسبتشرحی کنم که با حال عامه مناسبتی داشته باشد و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسی زبانان از آن بهره گیرند . . .
در آغاز حدیث اول، چهار نفر از مشایخ را که به ایشان اجازه روایتحدیث دادهاند به این ترتیب نام بردهاند:
1- شیخ علامه متکلم فقیه اصولی ادیب متبحر شیح محمدرضا آل علامه شیخ محمدتقی اصفهانی - ادام الله توفیقه - در زمانی که در قم مشرف بودند مقصود شیخ محمدرضا اصفهانی صاحب "وقایه الاذهان" است که در سال 1344 و 1346 در قم به سر میبردند و هنگام تالیف این رساله یعنی حدود سال 1358 ق. در اصفهان بودند و در 1362 ق. وفات کردند.
2- شیخ عالم جلیل متعبد ثقه ثبتحاج شیخ عباس قمی - دام توفیقه - (م 1359ق)
3- سید سند فقیه متکلیم ثقه عین ثبت علامه سیدمحسن امین عاملی - ادام الله تائیداته - (م 1371ق)
4- سیدعالم ثقه ثبتسیدابوالقاسم دهکردی اصفهانی (م 1353ق)
مرحوم شیخ محمدرضا و مرحوم حاج شیخ عباس هر دو از حاجی نوری از شیخ انصاری و مرحوم سیدمحسن امین از سیدمحمد هندی از شیخ انصاری و مرحوم سیدابوالقاسم دهکردی از میرزاهاشم اصفهانی خوانساری از شیخ انصاری.
سپس امام خمینی میفرمایند: غیر از این چهار طریق، طرق دیگری هم داریم که به شیخ انصاری منتهی نمیشود و آن طرق را اینجا ذکر نکردیم.
تاریخ پایان تالیف کتاب اربعین 1358 ق. میباشد و چهار حدیث آن توسط حضرت آقای فهری تحقیق و در 224 صفحه چاپ شد (3) و سپس حدود بیستحدیث آن در مجله اعتصام که از سازمان تبلیغات اسلامی بود و تعطیل شد، چاپ گشت و بالاخره همه چهل حدیث، در دو جلد توسط انتشارات "طه" قزوین در سال 1366 و سپس با چاپ بهتری توسط مرکز نشر فرهنگی رجاء، در 556 صفحه در یک جلد منتشر شد. فهرست احادیث این کتاب بسیار ارزنده از این قرار است:
جهاد نفس، ریا، عجب، کبر، حسد، حب دنیا، غضب، عصبیت، نفاق، هوای نفس، فطرت، تفکر، توکل، خوف و رجاء، امتحان، صبر، توبه، ذکر خدا، غیبت، اخلاص، شکر، کراهت از مرگ، اصناف طالبان علم، اقسام علم، وسواس، فضیلت علم، عبادت و حضور قلب، لقاءالله، وصیت رسولخدا (ص) به حضرت امیر (ع) ، اقسام قلوب، عدم شناختحقیقی خدا و رسول و امام مومن، یقین و حرص و رضا، ولایتشرط قبول اعمال، حال مومن نزد خدا، معرفتحق و اسماء او، معرفتحق و صفات او، طریق معرفتحق تعالی و اولی الامر، خداوند آدم را به صورت خود آفرید، خیر و شر، حقیقت توحید.
کتابهای فقه استدلالی
حضرت امام خمینی (س) مدت سی سال یا بیشتر فقه استدلالی تدریس میکردند و همه این درسها یا قسمت اعظم آنها را نوشتهاند و یکی از امتیازات این تالیفات همین است که پس از تدریس و تحقیق کامل، نوشته شده است. بحثهایی را که حضرت امام خمینی نوشتهاند، عبارتند از: طهارت و مکاسب محرمه و بیع و خیارات و خلل صلاه، تقیه که همه به زبان عربی استبه این شرح:
16- کتاب الطهاره
جلد اول، بحث نجاسات، تاریخ پایان تالیف، 10 ذیحجه 1373 ق. چاپ اول در 272 صفحه در قم و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف سال 389 ق.
17- کتاب الطهاره
جلد دوم، بحث ماء ثلاثه. تاریخ پایان تالیف، 22 ربیعالاول 1376 ق. چاپ قم در 319 صفحه.
18- کتاب الطهاره
جلد سوم، بحث تیمم. تاریخ پایان تالیف، 11 شعبان 1376. چاپ قم در 235 صفحه.
19- کتاب الطهاره
جلد چهارم کتاب مذکور پیرامون بحث از احکام نجاسات میباشد. این کتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است تالیف آن در تاریخ 28 ذیقعده 1377 ق. به پایان رسیده و چاپ آن نیز در نجف اشرف به سال 1389 ق. انجام گرفته است. تعداد صفحات این جلد 290 صفحه میباشد.
20- المکاسب المحرمه
جلد اول، شامل بحثهای الاکتساب، الاعیان النجسه، الاکتساب مما یکون المقصود حراما، الاکتساب بما لا منفعه فیه، الاکتساب بماهو حرام فی نفسه، نقاشی و مجسمهسازی، غنا و غیبت و قسمتی از رساله روضه الغناء استادشان حاج شیخ محمدرضا اصفهانی در این جلد نقل شده است.
(لازم به ذکر است که ترجمه این رساله در شماره هجده مجله کیهان اندیشه مندرج است) تاریخ پایان تالیف پس از سال 1377 ق. و قبل از 1380 ق. میباشد. چاپ قم در 322 صفحه در سال 1381.
21- المکاسب المحرمه
جلد دوم، شامل بحثهای قمار، کذب، کمک به ظالم، ولایت از طرف جائر، تکسب به واجبات، جوایز سلطان و خراج و مقاسمهای که سلطان جائر میگیرد.
تاریخ پایان تالیف، 8 جمادیالاولی 1380 چاپ قم در 290 صفحه در سال 1381.
22- کتاب البیع
جلد اول، تاریخ تالیف پس از 1380ق. در 457 صفحه در نجف چاپ شده است.
23- کتاب البیع
جلد دوم، در سال 1391 در نجف در 575 صفحه چاپ شده است و بحث ولایت فقیه حضرت امام خمینی که منشا بسیاری از تحولات گشت، در این جلد است.
24- کتاب البیع
جلد سوم، تاریخ پایان تالیف، 11 جمادیالاولی 1392 و در همان سالها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است و بدین ترتیب این سه جلد، حاصل تدریس حدود دوازده سال حضرت امام میباشد که به قلم خودشان نوشته شده است.
25- کتاب البیع
جلد چهارم، بحثخیارات. تاریخ پایان تالیف، 25 جمادیالاول 1394. در 452 صفحه در نجف در همان سال تالیف چاپ شده است.
26- کتاب البیع
جلد پنجم، شامل بقیه بحثخیارات و بحث نقد و نسیه و قبض. تاریخ پایان تالیف، 15 جمادیالاولی 1396. در 402 صفحه در سال 1397 در نجف چاپ شده است.
27- کتاب الخلل
بحثخلل صلاه است که ظاهرا پس از سال 1397 تا هنگام مراجعتبه ایران بحث کرده و نوشتهاند. این کتاب در 314 صفحه در قم چاپ شده است. (4)
28- رساله فی التقیه
رسالهای استشامل مباحث تقیه در 35 صفحه که تاریخ تالیف آن شعبان 1373 ق. میباشد و به ضمیمه رسالههای اصولی حضرت امام در سال 1385 ق. در قم چاپ شده است.
جالب اینکه بحث معروف "تقیه برای حفظ دین است نه محو دین" در این رساله عنوان شده است.
29- رساله فی قاعده من ملک
این رساله در کتاب آثارالحجه (جلد دوم صفحه 45) جز تالیفات حضرت امام یاد شده است.
30- رساله فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره
این رساله در 32 صفحه رقعی در سال 1367 شمسی از امام خمینی منتشر شده است که در عین اختصار، از تالیفات فقه استدلالی ایشان به شمار میآید.
تالیفات امام در اصول فقه که همه به زبان عربی است، به شرح ذیل است:
31- رساله لا ضرر
قاعده لاضرر با اینکه قاعدهای فقهی است اما در کتابهای اصول در بخش برائت مورد بحث قرار میگیرد و از این رو ما این رساله را از تالیفات اصول فقه به شمار آوردیم. این رساله هنگامی که حضرت امام دوره اول اصول فقه را تدریس میفرمودند، نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن غره جمادیالاولی 1368ق. میباشد که در 68 صفحه به ضمیمه چند رساله دیگر با نام "الرسائل" در قم در سال 1385 چاپ شده است.
32- رساله الاستصحاب
این رساله در دوره اول درس اصولشان نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن، و رمضان 1370 میباشد که در 290 صفحه با همان رسائل در سال 1385 ق. در قم چاپ شده است.
33- رساله فی التعادل والتراجیح
در دوره اول درس نوشتهاند و تاریخ پایان تالیف آن، 9 جمادیالاولی 1370 و تاریخ پاکنویس آن ماه رمضان 1370 بوده است و در 92 صفحه در همان رسائل در سال 1385 در قم چاپ شده است.
34- رساله الاجتهاد والتقلید
چون پایان دوره اول درس اصول فقه حضرت امام 1370 ق. بوده تاریخ پایان تالیف این رساله باید همان سال باشد. در 78 صفحه در همان رسائل در سال 1385ق. در قم چاپ شده است. (5)
35- رساله فی الطلب والاراده
این رساله را میتوان از رسالههای فلسفی عرفانی شمرد، ولی چون حضرت امام در درس اصول فقه بحثش را مطرح کردند، ما جزو تالیفات اصول فقه ذکر کردیم.
در آغاز این رساله فرمودهاند: چون بحث ما در اصول فقه به مساله طلب و اراده که به مساله جبر و تفویض منتهی میشود، رسید، تصمیم داشتیم که بحث در این مساله را به اهل و محلش واگذاریم زیرا ادای حق این مساله در این درس امکان نداشت هم به دلیل اینکه مقدمات فراوانی لازم داشت که بیان شود و هم به سبب دقت مطالب و دوری از فهم اکثر حضار در درس. الا اینکه اصرار برخی از کسانی که علاقه شدید به تنقیح مباحث دارند، مرا مجبور ساخت که تا حدی که مناسب مقام باشد بعض جهات مساله را مطرح کنم . . . و چون بحث درباره آن، در عین حال طولانی شد، مباحث را در رساله جداگانهای ضمن مقدمه و چند مطلب نوشتیم.
تاریخ پایان تالیف این رساله ماه رمضان 1371 ق. در همدان است. این رساله با ترجمه فارسی آن در 157 صفحه در سال 1362 توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
36- تعلیقه علی کفایه الاصول
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه (جلد 26صفحه 285 چاپ مشهد) حاشیه کفایهالاصول آخوند خراسانی تالیف حضرت امام خمینی را یاد میکنند و میفرمایند: "ذکره فی فهرس تصانیفه" و آقای رازی نوشتهاند این حاشیه از بحث قطع تا استصحاب است و در جای دیگر خواندهام که تاریخ پایان تالیف 1368 ق. میباشد.
37- رساله در موضع علم اصول
و نیز در برخی نوشتهها، کتابی در اصول فقه به این عنوان "رساله در موضوع علم اصول" از تالیفات امام خمینی - قدس سره - شمرده شده است.
38- حضرت آقای سبحانی که از شاگردان برجسته حضرت امام بوده است، میگوید:
امام خمینی (س) تقریرات درس مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را نیز از آغاز مباحث اصول تا حجیت مظنه نوشتهاند.
رساله های عملیه یا فقه غیراستدلالی
39- تعلیقه علی العروه الوثقی (عربی)
حاشیهای استبر تمام عروه الوثقی مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی. تاریخ پایان این تعلیقه 7 جمادیالاولی 1375ق. میباشد، چاپ اول آن در 345 صفحه در قم انجام شده است و پس از چندی توسط مطبوعات "دارالفکر" چاپ دوم شده و سپس به ضمیمه خود عروه الوثقی، مکرر به چاپ رسیده است.
40 - تعلیقه علی وسیله النجاه (عربی)
حاشیهای استبر تمام وسیله النجاه سیدابوالحسن اصفهانی. تاریخ تالیف آن مشخص نیست.
41- حاشیه توضیح المسائل (فارسی)
حاشیهای استبر توضیح المسائل آیتالله العظمی بروجردی که در قم در 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیت الله بروجردی چاپ شده است.
42- رساله نجاه العباد (فارسی)
این رساله باید سه جلد باشد، نویسنده فقط جلد دوم آن را که از مکاسب محرمه تا طلاق است و در 155 صفحه در قم در حدود سال 1380 به چاپ رسیده، زیارت کرده است. این رساله ظاهرا تالیف خود حضرت امام است و باید درباره قسمتهای چاپ نشده آن تحقیق شود.
43- حاشیه رساله ارث (فارسی)
مرحوم حاج ملاهاشم خراسانی صاحب کتاب منتخبالتواریخ رسالهای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی مراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است. حضرت امام خمینی حاشیهای بر این رساله نوشتهاند که با اصل رساله در 120 صفحه در قم ظاهرا، پس از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، چاپ شده است.
44- مناسک یا دستور حج (فارسی)
این رساله مکرر چاپ شده و چاپ سوم آن که نویسنده زیارت کرده در 187 صفحه در سال 1384 ق. انجام شده است.
46و45- تحریر الوسیله (عربی)
وسیله النجاه تالیف مرحوم آیتالله العظمی آقاسیدابوالحسن اصفهانی از جهت کثرت با بهای فقه (نه کثرت فروع) بر عروه الوثقی تالیف سیدمحمد کاظم یزدی برتری دارد یعنی بسیاری از بابهای فقه مانند مکاسب، طلاق، نذر و . . . در عروهالوثقی نیست ولی در "وسیلهالنجاه "هست. امام خمینی همان طور که قبلا گفته شد بر "وسیلهالنجاه" حاشیه داشتند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند به این فکر افتادند که حاشیه خود را در متن وسیله درج و در ضمن با بهایی را هم که وسیلهالنجاه، ناقص دارد تتمیم و مسائل مستحدثه را هم به آن بیفزایند. این کار به صورت بسیار خوبی در مدتی که تبعید بودند انجام گرفت و به نام " تحریرالوسیله" در همان سالها، در نجف، در دو جلد (662و647 صفحه) چاپ و سپس مکرر تجدید چاپ شد. (6)
47- زبده الاحکام (عربی)
رساله مختصری است که با توجه به تحریرالوسیله حضرت امام خمینی توسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم شده و مکرر به چاپ رسیده، یکی از چاپهای ممتاز آن چاپ سازمان تبلیغات اسلامی در 273 صفحه در سال 1404 ق. انجام شده است. یادآوری این نکته لازم است که متن اولی این رساله سالها قبل تالیف شده و به نام چند نفر از مراجع تقلید از جمله آیتالله میلانی و آیتالله حاج سیداحمد خوانساری نیز به نامهای دیگر چاپ شده است و بنابر این باید گفت همان متن اولی با توجه به تحریرالوسیله به این صورت تنظیم شده.
48- توضیح المسائل (فارسی)
در زمان آیتالله العظمی بروجردی احساس شد که رساله عملیه ایشان باید ویرایش شود تا برای عامه مردم باسواد قابل فهم باشد. به این منظور حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچی، موسس مدرسه علوی در تهران و استاد محترم جناب آقای علی اصغر فقیهی، صاحب تالیفات متعدد با همکاری یکدیگر رساله عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبی در آوردند و به نام توضیح المسائل نامیده شد. پس از رحلت آیتالله بروجردی مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند. از جمله حضرت امام حاشیهای بر این کتاب نوشتند که بعدها توسط برخی از علما، حاشیه ایشان در متن درج و به نام توضیح المسائل امام خمینی مکرر چاپ شده است.
49- ملحقات توضیح المسائل (فارسی)
تحریرالوسیله حضرت امام خمینی مسائل جدید و مستحدثه را هم داشت ولی به زبان عربی بود و چون این مسائل برای فارسی زبانان هم لازم بود، به فارسی ترجمه و به ضمیمه برخی مسائل امر به معروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیح المسائل نبود، به نام ملحقات توضیح المسائل و نامهای دیگر، هم مستقل و هم به ضمیمه توضیحالمسائل مکرر چاپ شد.
51و50- استفتائات (فارسی)
یکی از کارهای بسیار ارزنده، جمع و تنظیم جواب سوالاتی است که از فقها میشده تا برای غیر سوال کننده هم مورد استفاده قرار گیرد. کتابهای بسیار مهم " جامعالشتاب" میرزای قمی و سوال و جواب" حجتالاسلام شفتی و "سوال و جواب" سیدمحمد کاظم یزدی. همه از این قبیل است. اخیرا مجموعه سوال و جوابهای آیتالله العظمی گلپایگانی هم در چند جلد تنظیم و چاپ شده است. برخی از علاقهمندان به امام خمینی - رضوانالله علیه - به فکر افتادند که همین کار را در مورد استفتائات و جوابهای حضرت امام انجام دهند که قسمتی از آن که گویا مربوط به سالهای 1360-1362 شمسی است و در دو جلد تنظیم شده. یک جلد آن در 519 صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است. امید است همین کار نسبتبه کل استفتائات حضرت امام خمینی به صورت وسیع انجام گردد.
52- حکومت اسلامی یا "ولایت فقیه" (فارسی)
این کتاب حاصل درسهای حضرت امام خمینی راجع به ولایت فقیه است که در کتاب البیع ایشان هم به گونهای مختصرتر آمده است. چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شده است. و این همان کتابی است که زمینه فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایران آماده ساخت و دستگاه جبار شاهنشاهی نسبتبه آن خیلی حساسیت نشان میداد.
53- کشف الاسرار (فارسی)
مرحوم حاج شیخ مهدی پائین شهری از علمای بزرگ قم و اتقیا بود. فرزند ناخلف او علی اکبر حکمی زاده رسالهای به نام "اسرار هزار ساله "نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 شمسی منتشر ساخت. موضوع این رساله حمله به مذهب تشیع بود. یعنی حرفهای فرقه ضاله وهابی را به ضمیمه تبلیغات سو علیه روحانیان که آن روزها بازارشان داغ بود، در این رساله آورده بود و در حقیقت رسالهای بود در ترویج وهابیت و از طرفی همسو با کسروی و از طرف دیگر با رضاخان که دشمن روحانیان بود.
امام خمینی - رضوان الله علیه - سکوت را روا ندانستند و کتاب کشف الاسرار را در همان تاریخ، در پاسخ آن رساله نوشتند (7) و ضمنا خیانتهای رضاخان را هم با راحتبیان کردند. کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارها چاپ شد. چاپ اول در سال 1323 شمسی و چاپ سوم آن در سال 1327 شمسی در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است.
قابل ذکر است که حضرت امام برای تالیف "کشفالاسرار" مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتن این کتاب پرداختند و یک بار دیگر به همه این در را آموختند که باید دنبال عمل به تکلیف بود نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست.
امام خمینی همیشه حامی حفظ وحدت مسلمانان بودند، اما در عین حال بیان کردن بطلان عقاید وهابیان و خرافاتی را که آنان قائلند، جایز میدانستند و کتاب " کشفالاسرار" در همین راستا بود. در ضمن حضرت امام خمینی بیان مبانی تشیع و استدلال بر حقانیت این مذهب را هم به طوری که اختلافانگیز نباشد جایز، بلکه لازم میدانستند که نمونه اعلای آن پیشگفتار وصیتنامه سیاسی ایشان است. (8)
54- رساله در رجال (عربی)
حضرت امام در علم رجال تالیفی ندارند، اما در جلد اول کتاب طهارتشان که قبلا یاد شد، بحثی درباره "محبتخبر اصحاب الاصول والکتب "در 24 صفحه که میتوان آن را رسالهای جداگانه داشت و ما این بحث را به عنوان رسالهای مستقل یاد کردیم تا نظر افاضل را به آن جلب و این بعد علمی حضرت امام - رضوان الله علیه - نیز معلوم گردد. در این بحث درباره عبارت معروف: اجمعت العصابه علی تصحیح . . . " و درباره فرق اصل و کتاب در اصطلاح قدما تحقیق شده است.
55- دیوان شعر (فارسی)
حضرت امام از آغاز جوانی تا پایان عمر گاهگاهی شعر میسرودند و نمونههایی از آن در کتابها آمده و یا در حافظهها هست و بخشی از آنها پس از رحلتحضرت امام به صورتهای گوناگون چاپ شد. مجموعه اشعار ایشان دیوانی نسبتا بزرگ را تشکیل میدهد ولی قسمتهایی از آن مفقود شده. این بیت از یکی از غزلهای امام است.
من در هوای دوست گذشتم زجان خویش دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
که در آغاز جوانی سروده ولی همواره مضمون آن در آن حضرت تجسم داشت، در پانزده خرداد، در تبعید به ترکیه، در هجرت به کویت و پاریس با آن شرایط خاص، در راجعتبه ایران در آن وضع حاد، در ایام حملات هوایی و نرفتن به سنگر به خاطر مصالح اسلام و . . .
56- رساله ای مشتمل بر فوایدی در بعضی مسائل مشکله
این کتاب در بعضی مصادر، یاد شده است و اطلاعی از کم و کیف آن در دست نیست. کتابهایی که تا کنون یاد شد، جز چند مورد آن، به قلم خود حضرت امام خمینی (س) بود; اما چند کتاب هم تقریرات بحثهای فقه و اصول ایشان است که شاگردان آن بزرگوار آنها را نوشتهاند.
58و57- تهذیب الاصول (عربی)
تقریر بحث اصول فقه حضرت امام است; به قلم استاد محترم حاج شیخ جعفر سبحانی که با چهار رساله الاضرر - استصحاب - تعادل و تراجیح و اجتهاد و تقلید) که به قلم خود امام است، دوره کامل فقه میباشد. (9)
پایان جلد اول 1373 ق. و تاریخ تقریری که حضرت امام بر آن نوشتهاند، 1375ق. میباشد و تاریخ پایان جلد دوم که تا اواخر برائت است 1375ق. و تاریخ پاکنویس آن 1379ق. است. این کتاب در، سه جلد و دو جلد مکرر چاپ شده است.
59- رساله فی قاعده لا ضرر یا نیل الاوطار
تقریر بحث امام استبه قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تالیف 1375 ق. و تاریخ پاکنویس آن 1380ق. این رساله ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده است.
60- رساله فی الاجتهاد والتقلید (عربی)
تقریر بحث امام استبه قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تالیف 1370ق. که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه امام است و تاریخ تجدید نظر در این رساله 1377ق. که تاریخ پایان دوره دوم درس اصول فقه امام است و تاریخ پاکنویس آن 1382ق. میباشد. این رساله هم به ضمیمه تهذیبالاصول چاپ شده.
61- لب الاثر یا رساله فی الطلب والاراده والجبر والتفویض. (عربی)
تقریرات بحث امام استبه قلم آقای سبحانی. تاریخ پایان تالیف 1371ق. و تاریخ پاکنویس 1373ق. و عکس نسخه خطی آن در 57 صفحه در کتابخانه موسسه در راه حق قم موجود است. همان طور که توجه دارید سه بحث اخیر یعنی قاعده لاضرر و اجتهاد و تقلید و طلب و اراده را هم خود امام نوشتهاند و هم جناب آقای سبحانی و شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.
62- کتاب البیع (عربی)
تقریر قسمتی از بحثبیع حضرت امام استبه قلم استاد محترم جناب آقای قدیری که اخیرا وزارت ارشاد آن را چاپ کرده است. البته همین قسمتبه قلم خود امام هم نوشته شده که قبلا یاد گشت.
82تا63- صحیفه نور (فارسی)
اعلامیه ها و گفتارها و حکمها و سخنرانیها و مصاحبههای حضرت امام از سال 1341 شمسی تا سال آخر عمر شریفشان به صورتهای گوناگون و سلیقههای مختلف جمعآوری و تنظیم و نشر شده است (10) که شاید معتبرترین و جامعترین آنها کتاب شریف صحیفه نور باشد.
این کتاب حدود بیست جلد است و شامل رهنمودهای حضرت امام از سال 1341ش. تا آخر عمرشان یعنی 1368ش. میباشد. در آغاز این کتاب نوشتهای از سال 1363ق. که مربوط به حدود بیستسال قبل از نهضت پانزدهم خرداد است آمده که بسیار جالب توجه است.
83- وصیتنامه سیاسی الهی (فارسی)
آخرین تالیف حضرت امام خمینی است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت و نویسنده فکر میکند این نسخه الهی به دلیل توجه خاص ملت ما به آن، پر تیراژترین کتاب در تاریخ چاپ ایران باشد زیرا تاکنون که هنوز سالگرد درگذشت آن بزرگوار نرسیده است، شاید بیش از یک میلیون نسخه از آن چاپ شده باشد.
هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری میرسد
اکنون که این مقال - که روزهای بعد از رحلتحضرت امام رضوانالله علیه تدوین شده - منتشر میگردد دو اثر عرفانی گرانقدر دیگر از آن حضرت چاپ شده است که بسیار جالب توجه میباشد.
84- ره عشق
نامه عرفانی حضرت امام خمینی مورخ 1404ق. از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
85- باده عشق
نامه عرفانی دیگری است از انتشارات سروش
اکنون که از معرفی تالیفات و آثار حضرت امام خمینی (س) که در مجموع 85 جلد بود، فراغتیافتیم لازم است از همه کسانی که تا کنون درباره این آثار زحمتی کشیده و رنجی بردهاند و در راه تصحیح و ترجمه و تقریر و شرح و چاپ و نشر آن کوششی نمودهاند تشکر و سپاسگزاری شود. آنهایی را که میشناسیم از باب قدردانی نام میبریم:
آیات و حجج اسلام
1- حاج شیخ علی اکبر مسعودی خمینی که یک جلد از طهارت به همت ایشان چاپ شده.
2- حاج سیدهاشم رسولی محلاتی که کتاب طهارت را تصحیح کردهاند.
3- حاج شیخ مجتبی طهرانی انصاری که مکاسب محرمه و رسائل را تصحیح کردهاند.
4- حاج شیخ غلامرضا رضوانی خمینی که کتاب بیع زیر نظر ایشان چاپ شده است.
5-حاج سیداحمد فهری زنجانی که بسیاری از آثار امام را ترجمه و منتشر ساختهاند.
6- حاج شیخ جعفر سبحانی تبریزی که تقریرات مباحث اصول امام را نوشتهاند.
7- حاج شیخ حسن قدیری اصفهانی که تقریرات بیع امام را نوشتهاند.
8- حاج شیخ احمد مطهری ساوجی که شرح تحریر نوشتهاند.
9- حاج شیخ محمد فاضل قفقازی که شرح تحریر نوشتهاند.
10- حاج شیخ حسن راستی کاشانی که مجموعه استفتائات زیر نظر ایشان و جناب آقای قدیری تنظیم شده است.
11- حاج سیدمحمدباقر موسوی همدانی که تحریرالوسیله را به فارسی ترجمه کردهاند.
12- آقای قاضی زاده که تحریرالوسیله را با همکاری آقای اسلامی برای بار دوم ترجمه کردهاند.
13- آقای اسلامی که تحریرالوسیله را با همکاری آقای قاضی زاده ترجمه کردهاند.
14- حاج شیخ محمد مومن قمی که قسمتی از ترجمه مزبور را بررسی کردهاند.
15- حاج شیخ حسن طاهری خرمآبادی که قسمت دیگری از ترجمه مزبور را بررسی کردهاند.
16- حاج شیخ حسن ثقفی که روی تعلیقه فصوص کار کردهاند. (11)
17- آقای شیخ محمدحسن احمدی یزدی که رساله "تعیین الفجر" و نیز شرح حدیثبیستم کتاب اربعین امام را منتشر ساختهاند.
در پایان برای روح پاک حضرت امام خمینی طلب رحمت و رضوان میکنم و از خوانندگان عزیز انتظار دارم نقاط ضعف غیرقابل اغماض این نوشتار را یادآوری کرده و نویسنده را قرین امتنان فرمایند.
برگرفته از سایت:emam.com