شهیدمطهری در همه حال به دنبال بی اعتبار ساختن رژیم بود.حتی در سمینار دبیران دینی که در مشهد برگزار شده بود و خود جز مدعوین مشهور بود اعتراض خویش را به عمل دبیران دینی پنهان نکرد.در طی این سمینار دبیران دینی دسته گلی را به پیکره رضا شاه تقدیم کرده بودند که استاد مطهری اظهار می دارد آیا دبیران دینی هم باید بت پرست باشند(20).
رژیم که می دید استاد مطهری همچنان به رویه خود ادامه می دهد و کم ترین سازشی با نظام شاهنشاهی از خود نشان نمی دهد و با استفاده از تریبون های علمی،ماهرانه به مقاصد خویش اهتمام می ورزد،سعی نمود به طریقی از مقام و فعالیت علمی او بکاهد. در یکی دیگر از اسناد ساواک چنین آمده است: (صفحه 243)
«تدریس نامبرده بالا در دانشکده الهیات و سایر دانشکده ها از نظر سیاسی به مصلحت نیست(21)».
استاد مرتضی مطهری در سال 1354 ممنوع المنبر گردید(22) و در همان سال نیز قطع8 همکاری ایشان با دانشکده الهیات دانشگاه تهران اعلام شد. (23)
آن طور که از اسناد ساواک درباره شهید مطهری استنباط شود،وی در میان روحانیون انقلابی و مبارز طرفدار امام خمینی جایگاه محوری و کلیدی داشته است. استاد مطهری در صف اول مبارزه و پیشاپیش روحانیون پیرو امام خمینی در حرکت بود،وی دارای چهره ای جامع و فراگیر بود که تمامی مبارزان و انقلابیون به استادی ایشان اذعان داشتند.مطهری با برخورداری از تقوای الهی مبارزین همراه را به خوبی می شناخت و به شدت از آنان حمایت می کرد(24)
او با مقایسه مبارزین اسلامی با ابوذر و میثم به آنان روحیه می داد(25) وی ضمن تماس و همکاری صادقانه و دوستانه با جمع روشنفکران مذهبی،برحسب ضرورت، از آگاهی دادن به توده مردم هرگز غافل نشد و در پیرایش عقاید آنان تا رسیدن به سطح فداکاری آگاهانه و عاشقانه،در راه اسلام کوشش بلیغ به خرج داد و هیچگاه از پیراستن دین اسلام در دست یابی به آینده ای روشن غفلت نورزید.او به خوبی می دانست که آینده محصول تلاش کنونی مبارزین اسلامی است و توده آگاه در تداوم نهضت اسلامی نقش ویژه ای خواهد داشت.
او رسالت یک روحانی تمام عیار را به خوبی می شناخت و بدان عمل می کرد.با همان شور و شوقی که از مفاسد اجتماعی سخن می گفت و به درد می امد،به دستگاه ظلم و جور می تاخت و از آزادی انسان دفاع می کرد(صفحه 244)
و در راه مبارزه به مغلطه نیفتاد و برخلاف دیگران که کمونیسم را رقیب اسلام می دانستند،از کمونیسم و امپریالیسم را تیغه های یک قیچی خواند که با هدف قطع ریشه اسلام حرکت می کنند.او و همه همفکران و انقلابیون پیرو امام،واسطه فرهنگی بین قیام 42 تا انقلاب 57 بودند و آمادگی لازم را در امت مسلمان ایران به وجود آوردند.
مطهری در مقابل جریانات موازی در جامعه با ژرف نگری خاص خود ایستادگی کرد؛هرچند که در این راه متحمل صدمات روحی فراوان شد.در سال 56 شهید مطهری به همراه مهندس بازرگان اطلاعیه ای پیرامون شخصیت دکتر علی شریعتی صادر کرد.در بخشی از آن آمده است:
«او[دکتر شریعتی]در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت،گرایش غیراسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلّمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی خبر می ماند...اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت او و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به اسلام بدون مجامله و پرده پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمنان مغرض طی نشریاتی نظر خود را درباره مطالب و مندرجات کتاب های ایشان بالصراحه اعلام داریم.. (26)».
پی نوشت:
(20).پرونده ج 1،کد 3/180،صص 209 و 210.
(21).پرونده ج 1،کد3/180،صص 209 و 210.
(22).همانجا،ص 204.
(23).ن.ک،به اسناد پیوستی.
(24).در این اواخر دکتر آریان پور که تمایلات چپ داشت،علم مخالفت با استاد را برافراشته بود و استاد ایشان را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد که آریان پورتن به این مناظره نداد.ضمنا گزارش از درگیری استاد با آریان پور در شماره 1/180 ص 288 وجود دارد.
(25).سخن استاد مطهری پیرامون شخصیت رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای بسیار در خور توجه است.در گزارش 3003/59 تاریخ 8/1/52 چنین می خوانیم:«وی[مطهری]گفت:سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است که برای آینده موجب امیدواری است».و شهید مظلوم بهشتی نیز چنین تعبیری در سال 52 از شخصیت رهبر معظم انقلاب دارند:«در آینده خامنه ای یکی از علمای موجه ملی و با نفوذ خواهد شد.»اسناد مندرج در ج 1،ص 327.
(26).متن اصلی اطلاعیه درج 2 کد 4/180،ص 157 مرکز اسناد موجود است.